نگاه نیچه به زنان
مجید نصرآبادی
زرتشت از پیرزن سوال می کند؛ حقیقتی که می دانی را به من بگو و پیرزن چنین گفت: «هر وقت به سمت زنان میروی، شلاق خود را فراموش نکن!»(چنین گفت زرتشت، دربارهیِ زنان پیر و جوان)
معنا و مفهوم حقیقی این گزاره چیست؟
قلی خیاط، پژوهشگر و مترجم نیچه پاسخ میدهد: همانطوری که امروز عینک ری بن، ساعت رولکس، و...میتواند وسیلهی آشکاری باشد برای نمایش موقعیت و طبقهی اجتماعی شخص؛ در طول قرن نوزده و نیز تا اوایل قرن بیست، داشتن کلاه و عصا و رُدَنگت ،اسب اصیل و... وابستگی فرد به طبقه بورژوازی و اشرافیون را میرسانید و از آنجایی که نمیشد اسب اصیل گرانقیمت خود را همیشه همراه داشت و به رخ کشید، گاهگاهی سمبل و نمودار آن، «تازیانه» را به دست میگرفتند. ما تا به این امر تاریخی - فرهنگی آگاهی نداشته باشیم، بحث و جدل و نقد و جستارمان در باب آن جملهی معروف نیچه، «به سراغ زن میروی؟ تازیانهات را فراموش مکن!»، راه به جایی نخواهد برد. خب، حال که سخن تا به اینجا کشید و پیش از این بر سر همین جملهی مذکور، بین روشنفکران و محققین ما بحث و جدلهایی صورت گرفته که در آن فیلسوف را گاه به گاه مازوشیست، مردسالار و غیره نامیدهاند. این جملهی معروف و گرهدار درواقع عبارتیست نه از خود فیلسوف بلکه از دوست و «رقیب» عشقی وی پل ره. این دو، دو دوست صمیمی بودند و، هر دو عاشق یک زن : لو فون سالومه. با دو کلیک روی اینترنت، میتوانید به راحتی عکسی را از این سه نفر بیابید که در آن نیچه و پل ره کنار هم ایستادهاند، هر دو شاد و خندان. کمی دورتر در دست چپ، لو فون سالومه را خواهید دید نشسته داخل درشکهای، روی شاخههای گندم درو شده، با لبخند ملیحی بر لب و... تازیانهای در دست. در نوشته و نامههایش، نیچه از این روز همیشه به عنوان یک «روز خوش و میمون» یاد میکند. بعدها، وقتی فیلسوف عاشق ناکام میخواست برود در آغوش زنان دیگر عشقی را بجوید که پیش سالومه جسته و نیافته بود، پل ره به او گفته بود «به سراغ زن (دیگر) میروی؟ تازیانه را (یعنی سالومه را) فراموش مکن!» میبینید؟ اگر میشد وزن و معنا و منظور دقیق واژهها را در لغتنامهها یافت، همه میشدند شاعر و نویسنده و مترجم؛ بهتر حتی، دیگر نیازی به شعر و نوشته وجود نمیداشت. این جملهی نیچه درواقع یکی از عاشقانهترین نوشتههای اوست؛ سرودی بر عشق نافرجام یک زن.
مریم نصر می نویسد: نیچه فیلسوف غریبی است. اغلب علاقمندان به فلسفه، دیر یا زود، کم یا زیاد، برای مدتی طولانی یا کوتاه بالاخره زمانی دچارش میشوند. برخی تا پایان دچار نیچه می مانند و برخی تاب نمی آورند و رهایش میکنند و یا جذب اندیشه ای دیگر میشوند. مردمان عادی نیچه را بیشتر به واسطه سخنان زن بیزارانه اش می شناسند. آثار نیچه پر از گزین گویه های آشکارا زن ستیزانه ای است که برای هر خواننده و شنونده مردی دلچسب است و فقط خدا میداند برخی اساتید و دانشجویان مرد فلسفه چه لذتی میبرند از نقل آنها و تماشای قیافه دختران.
اما کتاب" زن در تفکر نیچه" نوشته خانم نوشین شاهنده، کتاب ارزشمندی است که به بررسی موضوع مناقشه برانگیز زن در اندیشه های نیچه پرداخته است و فکر می کنم کماکان تنها کتاب تالیفی در این حوزه و حوزه های نزدیک به آن باشد. کتاب در سه بخش مجزا ابتدا به طور موجز و مختصر به معرفی مبانی تفکر نیچه می پردازد. در بخش دوم به بحث پر اهمیت طبقه بندی هایی که از زن در فلسفه نیچه انجام شده پرداخته و دو روی سکه زن در اندیشه نیچه را تحت عنوان «نیچه زن ستیز» و «نیچه زن ستا» مورد مطالعه قرار می دهد. در نهایت، در بخش سوم رابطه اندیشه های نیچه و فمینیسم معاصر بررسی میشود.
گرچه نیچه ندرتاً زن را، همچون حقیقت، هنر، زندگی و خرد ستایش میکند اما بطور کلی زن در اندیشه های او طبیعتاً پست و اخلاقاً منحرف و گمراه معرفی میشود. اندیشه های او در این زمینه را بیش از هرچیز تحت تاثیر عواملی چون شرایط جسمی و روحی خود او، تجربیات شخصی اش، سنت فلسفی گذشته، عقاید زمانه اش و اندیشمندانی نظیر ماکیاول و شوپنهاور دانسته اند. «زنان در دنیای نیچه خودشان سرنوشت شان را نمی سازند، آنها فقط دنیایی را که در آن جایگاه شان از پیش تعیین شده است؛ زینت می دهند یا آلوده می سازند». نیچه فقط ایفای نقش هایی را برای زن طبیعی می داند که از نظر کارکرد زیست شناختی مناسب اوست. او مرد را عمیق و زن را سطحی می داند. زن هایی که حتی خود نیز نوع زن را خوار می شمارند:« هرگز آیا زنی ذهن زنی دیگر را ژرف و دل زنی دیگر را با انصاف شمرده است؟ و مگر نه آن است که تا کنون این زنان بوده اند که زن را بیش از همه سرزنش کرده اند- نه ما؟» نیچه نسبت به جنبش های زنان بسیار بد گمان است و معتقد است اینگونه میخواهند از زن افسون زدایی کنند! او زنانی را که در طلب کار مردانه روشنگری هستند مورد تمسخر قرار میدهد : میتوانیم به حق بدگمان باشیم که آیا به راستی زن درباره خویش خواهان روشنگری است- و روشنگری تواند خواست؟…اگر زنی با این کار در طلب زیور تازه ای برای خود نباشد. با این وصف، نیچه ای که این گونه به زن ستیزی و کینه توزی شهره است چرا علاقه و توجه فمینیست ها را به سوی خود جلب کرده است؟ فمینست ها اگرچه سوزش آتش تند انتقادات نیچه و تاثیر آن را تحمل کرده اند لکن از این آتش گرمای فراوانی هم بدست آوره اند.
منابع: چنین می گفت زرتشت، ترجمه قلی خیاط؛ زن در تفکر نیچه، نوشین شاهنده؛ وب مریم نصر؛
این مقاله در اسفند 94 در هفته نامه خیام نامه به چاپ رسید.
Crisis ...
ما را در سایت Crisis دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : greeka بازدید : 217 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 7:28